ولایت پذیری فرآیندی اندیشه محور و عملگرا در تبعیت محض از ولی جامعه است. ولایت به خودی خود سخن از زنجیرهای به هم پیوستهای دارد که هم در ساحت اندیشه و هم در بستر عمل جلوهگر میشود. وقتی به سراغ خوانشها از مقوله تبعیت از ولایت فقیه (ولایت پذیری) میرویم در سطح مردم، مدیران و کارگزاران کشور نمونههای مختلفی میتوانیم مشاهده کنیم. در این مسئله گروههای مختلفی را میتوان برشمرد که در ۳ گروه کلی میتوان تقسیم نمود. گروه اول کسانی هستند که در صحبتهای ولی، اعم از اوامر و توصیهها، در مقام حرف، پذیرش داشته ولی در عمل آنها را کاملاً دارای وجه توصیهای به شمار میبرند. به بیانی دیگر «خوب است بشود» میگویند و کار خود را ادامه میدهند. گروه دوم افراد معتقدتری را شامل میشود. به نحوی که فرمایشات ملازم به افعال امری، مثل بایدها و نبایدها را لازم الاتباع و توصیهها را صرفاً توصیه میبینند و خود را به عمل به آنها مخیر. گروه سوم را با نقل خاطرهای معرفی میکنم. نقل شده است روزی دبیر کل حزب الله لبنان به خدمت استاد فکر، علامه مصباح (رضوان الله تعالی علیه) میرسد و عرضه میدارند: (ما به معنایی از «ولایت» رسیدم و آمدهایم آنرا به شما عرضه کنیم تا نظر شما را بدانیم.)
علامه مصباح میفرمایند: (چگونه؟)
سید حسن نصر الله ادامه میدهند: (بعضی امور را ولی، امر میکنند که خب، انجام آنها واجب و لازم است. گاهی نهی میکنند که انجام آنها حرام و اشتباه است. این قدر متیقن است. اما ما میگوییم زمانهایی که ولی، حرف و موضع صریحی ندارند ما فکر میکنیم طبق «مبانی»، «اصول» و «مزاج» ولی، کدام کار پسندیده است و کدام کار پسندیده نیست. یعنی نگاه میکنیم اگر احتمال داشته باشد کار ما او را خوشحال کند آنرا انجام میدهیم و اگر احتمال داشته باشد ناراحت شود آن را انجام ندهیم.) علامه مصباح فرمودند: (این همان «ولایت حقیقی» است.
ولایت در ۲ ساحت متفاوت
ولایت پذیری در دو ساحت اندیشه و عمل قابل بیان است. در ورطه اندیشه، مطلوب و آرمان منادیان ولایت رسیدن به منظومه فکری ولی جامعه است. همانطور که قلمهای مختلفی در باب این مسئله زده شده و کتابهایی به بازار عرضه شده. چنانچه علامه حسن زاده (رضوان الله تعالی علیه) در آن جمله سراسر نور فرمودند: (گوشتان به دهان رهبر باشد که گوش ایشان به دهان حجت ابن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. در عصر حاضر مطالعه بیانات روز ولی و کتابهای نوشته شده ایشان از زمره مهمترین عوامل رسیدن به منظومه فکری ولی جامعه خوانده میشود.
در مورد اعمال منطبق با امر ولی میتوان جمله شهید سلیمانی را به یاد آورد: (از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد). عمل بیچون و چرا و گذاشتن آبرو و اعتبار را میتوان ذیل ساحت عمل مطرح کرد. سخنان بالا مقدمهای برای بیان یکی از مهمترین ویژگیهای شهید سید ابراهیم رئیسی بود. عملکرد ایشان در مناصب مختلف کشوری حاکی از توجه کامل به اوامر و فرمایشات ولی جامعه دارد. ولایت پذیری بالای ایشان در موقعیتهای مختلف سرآمد و الگویی از عملکرد مطلوب یک مدیر انقلایی در کشور بود. وحدت قوا یکی از توصیههای اکید رهبری طی سالیان گذشته بود که شهید رئیسی با سکوت خود در مقابل تفرقه افکنان عملکرد در خور ستایشی از خود نشان داد. بحث حذف ارز نیز از آن کلان مشکلاتی بود که به بیان خود ایشان «حاضر شد از آبروی خود» بگذرد ولی این مشکل را حل کند. نقلهای دیگری نیز از تبعیت حقیقی از بیانات رهبر انقلاب مطرح شده که بعضاً به دلیل ملاحظاتی فعلاً مجال صحبت از آنها نیست و ان شاء اللّه در آینده نه چندان دور در موقعیت مناسب بیان خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.